سایر توضیحات
در این کتاب آمده است: و کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد سفرنامه است و سفرنامه نیست. سفرنامه است چون به هر حال، سفر و وقایع سفر را روایت میکند؛ و سفرنامه نیست چون مهزاد الیاسی بختیاری، خلافِ سنتِ سفرنامههای متعارف، به جای هیجانزدگی و عجله برای رسیدن، هر جا مجالی بیابد، از هیاهوی جهان و شتابِ سفر کناره میگیرد تا تأنی و تأمل پیشه کند و به درکِ عمیقتری از «سیر و سفر»، چه در بیرون و چه در درون، برسد.
نویسندهی و کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد که انسانشناسی خوانده، در روایتهای جستارگونِ خود، سفر و کولهگردی در ایران و نپال و افغانستان و ترکیه و روسیه و فرانسه و ایتالیا را دستمایهای کرده برای گزارش اوضاع و احوال جوامع انسانی و، مهمتر از آن، تأمل در احوال خود؛ کاری شبیه آنچه در نقد ادبی به «خودمردمنگاری» معروف است. الیاسی، بیش از سفرنگاری، «سفراندیشی» کرده و بیرون و درون را چنان با هم آمیخته که تصویر و تفسیری نو شکل بگیرد. با این حساب، میشود گفت «کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد» تلاشی است برای فهم احوال و تفسیر رویدادهای پیرامون خود، در پرتوی آنچه نویسنده در پهنهی وسیعترِ جهان تماشاگرش بوده است.