در به در دنبال کسی میگشت که سؤال مهمش را از او بپرسد؛ سؤالی که ذهنش را بسیار مشغول کرده بود. نمیدانست با این همه زحمتی که به خود میدهد و با این همه صبری که میکند، آیا از او میپذیرند؟ دودلی مثل خوره در جانش رخنه کرده بود: نکند قبول نباشد؟! نکند باطلش کند؟!
و بعد سیل توجیهها و دلایل: نمیشود که! مگه میشود بدون آنها بیرون رفت؟! اصلاً خدا هم زیبایی را دوست دارد!بالاخره بعد از کلّی پرس و جو و گشتن در اینترنت، سایتی را پیدا کرد که توانست جواب سؤالش را آنجا پیدا کند.
بهترین کار؛ ترک محرمات
«گناه و عمل حرام» ریز و درشت ندارد، همهاش گناه است و ترک اوامر الهی!امیرالمؤمنان علی(علیهالسلام) فرمودند: به کوچکی گناهتان نگاه نکنید بلکه به بزرگی کسی بنگرید که در مقابل او معصیت کردهاید!(1)
گویی انسان در مقابل شخص عزیز و گرانقدری، عملی بسیار سخیف و بی ارزش را مرتکب شود! حتماً جز پشیمانی و ندامت بهرهای برای او حاصل نخواهد شد. امام خمینی(ره) میفرمودند: عالم محضر خداست، در محضر خدا گناه نکنید.(2)
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد، زینت خود را برای غیر شوهر آشکار نمیکند و همچنین موی سر و مچ خود را نمایان نمیسازد و هر زنی که این کارها را برای غیر شوهرش انجام دهد، دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین ساخته است.»
حال، اگر این عزیز گرانقدر از روی مهربانی و لطف، مهمانی ترتیب داد و ضیافتی با شکوه برپا ساخت و آن وقت دعوتمان کرد که به مهمانی او قدم بگذاریم ... .
حال و روز نادمان و پشیمانان در آن مهمانی دیدنی است که از سر شرم، سر به زیر انداختهاند. اما میزبان، مهربانتر و بزرگوارتر است! شاید اصلاً به رویشان نیاورد و امیدوار باشد که مهمانانش پس از این، قدر خود را میدانند و دیگر مرتکب کارهای زشت و ناپسندی نمیشوند! حداقل میتوان مطمئن بود در طول مهمانی کسی حرمت شکنی نکند! میزبان مهربان جز این نمیخواهد. آنچنان که:
در روایات وارده از معصومین(علیهمالسلام) بهترین اعمال در این ماه، دوری از گناه و ترک محرمات شمرده است.(3)
یک گناه؛ هزاران هزار پشیمانی
در روایتی از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است که حضرت فرمودند:
«هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد، زینت خود را برای غیر شوهر آشکار نمیکند و همچنین موی سر و مچ خود را نمایان نمیسازد و هر زنی که این کارها را برای غیر شوهرش انجام دهد، دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین ساخته است.»(4)
میزبان مهربان بسیار صبور است، اما اگر او را خشمگین کردیم باز هم رویمان میشود در ضیافتش قدم گذاریم؟ روزه و صبر و تحمل گرسنگی و تشنگی و خشمگین کردن میزبان مهربان؟!
چگونه اینها با هم جمع میشوند؟! چرا باید کاری کنیم که سرافکنده و سر به زیر و شرمنده بر سر خوان رحمت بنشینیم؟! چرا مثل نور چشمیها به صدر مجلس دعوتمان نکنند؟!
میزبان مهربان بسیار صبور است، اما اگر او را خشمگین کردیم باز هم رویمان میشود در ضیافتش قدم گذاریم؟ روزه و صبر و تحمل گرسنگی و تشنگی و خشمگین کردن میزبان مهربان؟!
چگونه اینها با هم جمع میشوند؟! چرا باید کاری کنیم که سرافکنده و سر به زیر و شرمنده بر سر خوان رحمت بنشینیم؟! چرا مثل نور چشمیها به صدر مجلس دعوتمان نکنند؟! کسانی که با افتخار و سربلند دعوت میزبان را لبیک گفتهاند و حالا با احترام و تکریم وارد ضیافت الهی میشوند؛ کسانی که میزبان آمدنشان را جشن میگیرد! چرا خود را از آن دسته از مدعوین قرار ندهیم؟! مگر ما چه چیزی از آنها کمتر داریم؟!!
آخر گفته...
حالا جوابش را یافته بود! او که صبر روزهداری را در جانش شیرین کرده بود و با افتخار در ضیافت الهی وارد شده بود، برای او حیف بود که اسباب خشم و ناراحتی میزبان مهربان را فراهم کند! دیگر مطمئن بود و شک نداشت که آن توجیهها هم، همه بازی و فریب شیطان بوده است که همچون رقیبی همیشه در کمین نشسته است تا پای مدعوین عزیز ضیافت با شکوه رمضان را از جادهی راست بلغزاند! شاید چون او را به آن مهمانی راه نمیدهند، حسودیش میشود!